اغلب صنایع بزرگ فولادی در کشور ما یا در اختیار دولت و تحت نفوذ ساختار دولتی هستند یا بخشی از سهام آنها وابسته به دولت است، تا جاییکه حتی مدیران آنها نیز از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت یا سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) انتخاب میشوند.
درواقع، دولت بر عملکرد این مجموعهها تسلط کامل دارد. البته در طول سالیان گذشته بارها تلاش شده با ترفند واگذاری بخشی از سهام این شرکتها در بازار سرمایه، آنها را به جای واحدهای خصوصی جا بزنند، با این وجود، شواهد حکایت از آن دارد که این مجموعهها را نمیتوان در قالب بخش خصوصی گنجاند. کشور ما از ظرفیتهای ویژه معدنی و انرژی برای رشد و توسعه صنعت فولاد برخوردار است و بر همین اساس نیز شاهدیم که تولیدکنندگان فولاد کشور از منابع عظیم انرژی ارزان و همچنین منابع غنی سنگ آهن کشور برای تولید خود استفاده میکنند؛ یعنی بیشتر نهادههای تولید با قیمت داخلی و بهصورت ریالی در اختیار آنها قرار داده میشود. برق، گاز و محصولات معدنی به بهایی بسیار پایینتر از بازار جهانی در اختیار شرکتهای فولادی خصولتی کشور قرار میگیرد.
درنتیجه قیمت تمام شده تولید فولاد در کشور ما به مراتب بسیار پایینتر از سایر کشورهاست. در مواردی برخی از این تولیدات حتی بازار انحصاری نیز دارند؛ یعنی همه گزینهها به نفع آنهاست.با این وجود، این تولیدکنندگان، محصولات خود را حتی در مواردی به بهای گرانتر از قیمتهای جهانی در داخل کشور، به فروش میرسانند و رانت عظیمی در این میان حاصل میشود. درنتیجه این تولیدکنندگان نباید انتظار داشته باشند که منابع عظیم یک کشور در اختیار آنها قرار گیرد، اما نظارتی بر عملکرد آنها انجام نشود. یا در مفهومی روشنتر این فعالان صنعت فولاد نباید توقع داشته باشند که برای تولید خود به ریال هزینه کنند و محصولات خود را به دلار در بازار داخلی به فروش برسانند.
اگر شرکتی بدون استفاده از هیچ امتیازی از سوی دولت، محصول تولید کرده بود، میتوانست انتظار داشته باشد کالای تولیدی خود را در بازاری آزاد به فروش برساند، اما اغلب تولیدکنندگان بزرگ فولادی کشور از منابع کشور به رایگان استفاده میکنند. در چنین شرایطی، از دولت و سیاستگذاران کشور انتظار میرود از منافع بخش خصوصی واقعی و مصرفکنندگان حمایت کنند، نه تولیدکنندگانی که همهجوره تحت حمایت دولت هستند. گفتنی است در مواردی این شبهه از سوی تولیدکنندگان فولاد کشور مطرح میشود که صنعت فولاد در ایران با انواع تحریمهای بینالمللی روبهرو است؛ همین موضوع نیز هزینههای قابلتوجهی را به ما وارد میکند. با این وجود، همه فشارهایی که بر اثر تحریم به این تولیدکنندگان وارد میشود در مقابل امتیازاتی که برای تولید دارند، ناچیز است. تولیدکنندگان فولاد ایران در داخل کشور از حملونقل ریلی با قیمت پایین استفاده میکنند.
هزینههای لجستیک در ایران در مقایسه با سایر کشورها بسیار پایین است. موضوعاتی مانند منابع انرژی و معدنی ارزان که در اختیار آنها قرار میگیرد نیز پیشتر مورد بحث قرار گرفت. یا در مواردی که از دریافت تسهیلات بانکی گرانقیمت در ایران سخن به میان میآید؛ تولیدکنندگان صنایع بزرگ فولادی کشور در طول سالیان گذشته چنان سود کلانی را از آن خود کردهاند که دیگر نیازی به دریافت تسهیلات بانکی ندارند. بدون تردید اگر این تولیدکنندگان حاضر بودند قیمت نهادههای تولید خود را به دلار بپردازند، میتوانستند توقع داشته باشند که محصولات خود را نیز با احتساب دلار و قیمتهای جهانی به فروش برسانند.